دفاع از جیکوب
سریال دوبله دفاع از جیکوب بر اساس کتاب موفق ویلیام لندی و کارگردانی نامزد اسکار مورتن تیلدام («بازی تقلید») به شدت از فرمت خود رنج میبرد و حداکثر 120 دقیقه داستان را به هشت ساعت پخش تلویزیونی اپیزودیک میرساند. این نوع روایتی است که نیاز به فوریت و مخاطرات بالایی دارد، اما با طولانی کردن هر مکاشفه و پیشرفت در هر قسمت ناامیدکننده قبل از لنگیدن به یک نتیجه رضایتبخش، که، از آنچه من میفهمم، به شدت متفاوت از کتاب است، از هر دوی آنها خالی میشود. تنها دلیلی که حتی میتوان به این اشتباه پرهزینه نگاه کرد، کار واقعاً عالی کریس ایوانز و چند اجرای قوی پشتیبانی است. اما با توجه به تعداد چیزهای موجود برای تماشا در حالی که ما در خانه گیر کرده ایم، غم انگیز است که چقدر این پروژه را در لیست اولویت قرار می دهم .
جیکوب باربر (جیدن مارتل) به قتل متهم شده است. این دانش آموز 14 ساله و کلاس بالا زندگی به ظاهر عادی داشته است، اما وقتی همکلاسی او بن را با ضربات چاقو به قتل رساندند، همه اینها تغییر می کند. وقتی اثر انگشت جیکوب را روی بن می بینند و بچه های دیگر شروع به صحبت در رسانه های اجتماعی می کنند که چگونه باربر چاقویی داشت که دوست داشت در مدرسه نشان دهد، اندی باربر (کریس ایوانز) به سرعت تبدیل به یکی از تنها افرادی می شود که فکر نمی کند پسرش چاقویی باشد. یک قاتل. حتی مادر جیکوب، لوری (میشل داکری) شروع به زیر سوال بردن عدم همدلی و حس بد شوخ طبعی پسرش می کند و از خود می پرسد که آیا او می توانست یک جامعه شناس تربیت کند. در حالی که اندی با وکیل جوآنا کلاین (چری جونز) به دفاع کمک می کند، همکار سابق او در دفتر دادستان منطقه، نیل لاژیودیس (پابلو شرایبر) پرونده ای غیرمرتبه اما احتمالاً قانع کننده ایجاد می کند.
اندی ممکن است مطمئن باشد که جیکوب بی گناه است، اما نمایشی که نام او را یدک می کشد سریع و شل و با اطمینان بیننده پخش می شود. این یکی از آن نمایشهایی است که در آن شواهد موافق و مخالف گناه یعقوب مانند یک مسابقه تنیس به این سو و آن سو میچرخد، به گونهای که بینندگان را تا انتها به این فکر میاندازد که آیا او واقعاً این کار را کرده است یا نه. برای این منظور، مظنونان دیگری نیز وجود دارند، از جمله یک مجرم جنسی محلی و یکی دیگر از همکلاسی های جیکوب، اما بیشتر «دفاع از جیکوب» در خانه باربر سپری می شود، زیرا اطمینان اندی او را به جلو می راند و عدم اطمینان لوری او را از هم می پاشد.
ایوانز در نسخه سینمایی «دفاع از جیکوب» عالی بود، اما حتی گستره و عمق او در اینجا در پروژهای که به سادگی زمان اجرای آن را توجیه نمیکند و نمیتواند از سبک بصری کسلکننده «تلویزیون پرستیژ» فرار کند، آسیب میبیند. می دانید چگونه هر قسمت از "Ozark" کمی در یک فیلتر آبی شسته به نظر می رسد؟ بله، Tyldum اینجا هم همین مسیر را طی میکند، و نتایج بهطور افسردهکنندهای عقیم هستند. داستان یک کودک کشی و هیاهوی عاطفی که در جامعه ایجاد می کند و خانواده متهم قاتل نیاز به خونریزی و گریه و فریاد دارند. اما «دفاع از جیکوب» آنقدر از واقعیت دور شده است که به ندرت به خود اجازه می دهد احساسی را که توسط تیم سازنده محاسبه نشده باشد، به خود می دهد. این باید غم زاری «رودخانه عرفانی» یا وحشت انتقامجویانه «زندانیان» باشد - دو پروژه درباره مرگ کودکان در حومه شهر - اما انگار تیلدوم و نویسندگان میترسیدند صادقانه تاریک شوند. این نوع پروژه ای است که عباراتی مانند "ژن قتل" و "پورن برش" را مانند عموی شما در حال اشتراک گذاری یک خبر ترسناک که در فیس بوک پیدا کرده اند، پرتاب می کند، به هیچ وجه چیزی در مورد دروغ حصار سفید حصار هسته ای فاش نمی شود. خانواده.
در تمام این داستان سرایی ناامیدکننده، لحظاتی از بازیگران وجود دارد که ممکن است بینندگان را با خود همراه کند. من واقعا کنجکاو هستم که ببینم ایوانز پس از MCU چه می کند، و او ثابت می کند که می تواند معمایی/درام را در اینجا مدیریت کند. Dockery محکم است، اما واقعاً نمایش ایوانز است - لوری به طرز ناسازگارتری شبیه یک دستگاه است. در مورد حامیان، بتی گابریل و چری جونز همیشه به هر بازیگری اضافه می شوند، و پابلو شرایبر به همان اندازه که می آید ثابت است، حتی اگر نقش او کمی بازنویسی شده باشد.
عاشقان رازآلود احتمالاً به «دفاع از یعقوب» که با سه قسمت این جمعه و سپس یک قسمت جدید هر هفته در مجموع هشت قسمت نمایش داده میشود، میمانند، اما به سرعت از خاطرهها محو میشود. «دفاع از جیکوب» باید نمایشی درباره تأثیر تحقیقات قتل بر والدینی باشد که فکر میکردند زندگیشان کاملاً عادی است، اما با نگه داشتن ما در تاریکی، بیشتر شبیه یک بازی است، یک معمای زندگی ارزان... فقط چهار بار.